کم حجمه , اسم خوانندشم نمیدونم,
دل را به مهرت وعده دادم دیدم دیوانه تر شد
گفتم حدیث آشنایی دیدم.......,..... بیگانه تر شد....
شیرین شیرینه / متن کردی ترانه
ههژارهی شهوان
کاری پێکردم ئازیزم
عهجز له دڵ پێم، ڕازی له مردن، ئازیزم
شیرین شیرینه، شیرین شهمامه
ساتێک نهتبینم، خهوم حهرامه
شێوهی دڵبهری له تۆ تهمامه
ههی داد هه بێداد، کهس دیار نیه
کهس له دهردی کهس خهبهردار نیه ئازیزم
شیرین شیرینه، شیرین شهمامه
ساتێک نهتبینم خهوم حهرامه
شێوهی دڵبهری له تۆ تهمامه
خۆم کرماشانیم
یارم قهسریه ئازیزم
خاترخای بوومه، تهقسیرم نیه ئهی هاوار
شیرین شیرینه، شیرین شهمامه
ساتێک نهتبینم خهوم حهرامه
شێوهی دڵبهری له تۆ تهمامه
شیرین شیرین/ برگردان ترانه به فارسی
اندوه شبها بلایی بر سرم آورده، عزیزم
عاجز از دلم شده ام و راضی به مردن، ای هوار
یار شیرینم، دلـــربای من،
لحظه ای تو را نبینم، خواب بر من حرام است
شیوه ی دلبری، در تو تمام است
ای داد بیداد، کسی پیدایش نیست عزیزم
کسی از درد کسی خبردار نیست عزیزم
یار شیرینم، دلربای من
لحظه ای تو را نبینم، خواب بر من حرام است
شیوه ی دلبری، در تو تمام است
خودم کرمانشاهیم، یارم قصر شیرینی
خاطرخواهش شده ام، تقصیری ندارم، ای هوار
یار شیرینم، دلربای من،
لحظه ای تو را نبینم، خواب بر من حرام است
شیوه ی دلبری، در تو تمام است
سلوچ
.
.
.
.
بیا با هم معامله کنیم,
من قول میدهم که انقلاب را سیزده سال به عقب برگردانم
تو هم قول بده که برگردی....
...
#خودم#
پ.ن: جای خالی سلوچ ; رمانی از محمود دولت آبادی هست .
بی مزه ام اصلن مثل سپستون
ریشامو گذاشتم برای زمستون
درست میشن همه چیز از فزدا
اگر هم نشدن بدون میکنمشون....
متنفرم از تمام عکس های که با هم نگرفتیم..
و از تمام ساعت هایی که وقت بودن با تو را نشان نمیدهند
#علی رضا حاصل زاده#
الان که گذاشتم ریشام یخورده بزرگ شدن ، نظر هرکی رو میپرسم یا میگه بزنش یا سکوت میکنه..
.
.
.
.
.
.
..
.
.
منم به احترام اونایی که سکوتو رعایت کردن نزدمش :)))))))))))))))
پ.ن: بی مزه بود میدونم
پ.ن2: الان پشیمونی از اومدن اینجا میدونم
پ.ن3: اشکال نداره بعدا تلافی کن....
پ.ن4: اصلا اگه میخوای در جوابم برو لامپو خاموش کن :)))
از لبانش این همه عشوه که ریزد، خر بیار و بارکن
رند لولم توی فنجان فالکی زد ، خر بیار و بارکن
ما به شوخی دلبری شیرین سخن میخواستیم
آنور دنیا رخش بنمود! یا ایزد ، خر بیار و بار کن
بازیکن تیم نمیدانم کجا روزی عاشق گشت آنهم از قضا
توپ را بیرون از یک گل خالی زد ، خر بیارو بارکن
نیچه دوران جوانی را به دنبال حقیقت گشت
اما آخرش دیوانه شدو ساز میزد, خر بیار و بار کن
بیدار چو گشتند همه شهر ,خواب رفتیم و خوابید
و بترسید از آنروز که برخیزد , خر بیارو بار کن...
#خودم#
پ.ن:از تمام صاحبنظران , کارشناسان, وبلاگ نویسان, اونایی که الکی دارن ول میچرخن تو این وبا و عموم مردم شریف پرور دعوت میشود که نظراتشونو در مورد قافیه, عنوان , وزن, وزن عروضی, وزن اجتماعی, سنگینی جملات و غیره در قسمت نظرات ، نظر کنند
پ.ن 2: تصحیح شد.
این ناله ها قدیمیست
.
.
.
.
.
.
.
.
خودکار نمی نویسد.....
" آرش بدلی "