خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

یکی دیگر هستم

لوگوی یکی دیگر

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

..

.اینجا محل بیکاری نوشت های من است . ایا همین کافی نیست که ایمان بیاوریم؟؟؟

**درباره ی من رو نیگاه کنید.***


اگه حوصله نظر دادن ندارید با اون فلش قرمزا زیر مطالب میزان بد بودن مطالب را گوشزد نمایید.

باتشکرات مربوطه، روابط عمومی وبلاگ yekidigar.blog.ir

لوگوی یکی دیگر

۱۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

این داستان واقعیست :-)

يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۵۲ ب.ظ
اومده بودن کافی شاپ تولد گرفته بودن آخرش دختره داد یکی ازش یه عکس بگیره یکی از پسرا اومد دیدش ، گفت : فردا امتحان انتگرال داری اومدی عکس میگیری؟/یهو آهنگ به اونجاییش رسیده بود که فرشید امین داشت میخوند: فردا رو چه دیدی ، فردا رو چه دیدی ...

الکی مثلا ماهم بلدیم :-)

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۰۸ ب.ظ
بیا و آتشم بزن . بیا تا در تو محو شوم. بیا تا کسی نفهمد من خاکستر شده ام درحالی که آتشت مرا سرخ نگه میدارد. لپ های خاکستریم گل می اندازد... .

"به قول" نوشت

شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ
به قول اون مادری که به پسرش گفت: شب درازه و تو هنوز نشاشیدی... 0:)

داشت میبارید ...

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ
داره میباره بارون و تو نیستی.(بعضی شعرا بقیش اضافیه . مث این :-)

خبر دارد که خبر نداریم...

دوشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۰۰ ق.ظ
زمان میگذرد ، از هیچ خبر ندارم ، گاهی هیچ از من خبر ندارد، هیچگاه از هم خبر نداریم ، او از ما خبر دارد، از من و کسی که هیچ از هم خبر نداریم. آه از این بی خبری ...
مدتهاست میلرزند ، از استرس است، مدتهاست است استرس دارم، از... ولش کن این شعر ها تمامی راز های مرا برملا میکنند بگذار این یکی بماند روزی در داستان مردی دیگر بنویسمش ، باشد که تو هم فکر کنی فقط در عالم خیال قابل رخ دادن است.... . باشد که رستگار شویم.

وقتی که داریوش هم دیگر جواب نمیدهد

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ق.ظ
دیگر داریوش هم فایده ندارد :| کاش از ساسی مانکن شروع کرده بودم:-D

چیزی برای گفتن ندارم، خودت ببین...

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۳:۴۶ ب.ظ
گفتنی ها گفته شده اند ، بیا نگفتنی هایم را خودت ببین

تفألی به علیرضا آذر :-)

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۱ ق.ظ
آه از این قرص های اعصابی/ وقت هروعده بیست تا خوردن...

دیوانه !

يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۲۹ ق.ظ
کاش مولانا بودم ، آنوقت اگر میگفتم تو هم دیوانه شو هیچوقت مسخره ام نمیکردی. ولی نمیدانم شاید وقتی که مولانا سرود : دیوانه شو دیوانه شو ، مسخره اش کرده باشند.