خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

یکی دیگر هستم

لوگوی یکی دیگر

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

..

.اینجا محل بیکاری نوشت های من است . ایا همین کافی نیست که ایمان بیاوریم؟؟؟

**درباره ی من رو نیگاه کنید.***


اگه حوصله نظر دادن ندارید با اون فلش قرمزا زیر مطالب میزان بد بودن مطالب را گوشزد نمایید.

باتشکرات مربوطه، روابط عمومی وبلاگ yekidigar.blog.ir

لوگوی یکی دیگر

۳۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

ای میوه ممنوعه

چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۵ ق.ظ

ای میوه ی ممنوعه


نمیدانم کی می آیی و با کارهایت دل مرا خون میکنی

تازه اگر بگذارند این نامردمان که خودت مرا آزار بدهی


ومن عصبانی از کارهایت بر رویت دا... نه ، صدا در گلو خفه میشود

و من با دیدن چهره  معصومت تمام چیزها را فراموش کنم

و دست در جیب برده، سیگاری آتیش کنم و با دیدن چهره ات دوباره آرام ...




آدم های اینچنین..

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۹ ق.ظ

همیشه وقتی تنهاییی در را باز میکند و صامت مینشیند در کنار من

برایش یک لیوان چای میریزم و با هم سکوت میکنیم..


ولی یک شب با او درد دل کردم که: ای تنهایی ، ای یار دیرین مرا با این جماعت نگذار...


و در این هنگام، این تنهایی صامت

مرا به آغوش کشید...


"علیرضا حاصل زاده"

ارجاعتون میدم به جمله پایین..

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۵ ق.ظ




کریم به خدا تو مسلمون نیستی... ::(





رضا، احمد دهنمونو مسواک کرد..

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰ ق.ظ

بی صدا حوصله ام سر میرود و من یادم رفته بود که زیرش را کم کنم و وقتی سر رفت اینقدر جلز و ولز نکند که که خودم ناراحت بشود.

یاد جمله ای میفتم که دوستم زیر تمامی پست هایش مینوشت"انسانهای بی عشق"

 آری نه غمی، نه عم گساری ،نه در انتظار یاری..

هوشنگ ابتهاج تو مگر عاشق نبودی که اینچنین مرا سرودی؟؟

 هر روز که میگذرد خراب تر از دیروز...

قبلنا فقط خسته بودم، الان از خستگی خودم هم خسته ام.


 خدا را ، کاری با من نداشته باشید اگر کاری داشتم خودم میگویم....




پ.ن: خیلی وقته که وقتش رسیده شروع کنم ولی انگیزه هام نیستن...

پ.ن 2: عنوان شخصی میاشد .

پ.ن : متن بالا رو میشه اسمشو شعر سیاه گذاشت؟ :)

اینو دوس دارم.

شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۵ ق.ظ


فقبل

نامه برای فاجعه منا به سازمان ملل

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ق.ظ
تو رو خدا زود برید اینجا امضا کنید. فقط 130 هزارتا دیگه میخواد . زووووووووووووووووووووووووووووووووود. همه  مسئولیم .


           اینجا

دکلمه با صدای پرویز

پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۳ ب.ظ

دکلمه ای فوق العاده باصدای پرویز پرستویی .


" حال برای عشق تو اگر که لایقم بگو"



                                                     دانلود کنید

دوباره مینویسم...

پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۷ ب.ظ
دوباره مینویسم ،
 سنگین میکشم

آن کشیدنی را
و بار زندگانی را

وسبک میگیرمش

به بهانه شاعرانگیش....

         #یکی دیگر#

تا مرا ببرد با خویش..

پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۸ ب.ظ

وقتی به طرف  کتاب شعری میروم که تا الان او را نخوانده ام،

یا عکس هایی از چند بیت شعر که هنوز روی انها کلیک نکرده ام 


مثل قرار اول دلهره میگیرم و

همزمان که قند در دلم اب میشود

سخت نفس میکشم....


تا شعری مرا ببرد باخویش به دیار بی تشویش...



                                            #یکی دیگر#      

ص ه =صاده...

چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۲ ق.ظ
ساده مینویسم: دوست دارم.

تو را نه،شعرهایم ...

فقط خاک بر سر تو بکنند که کمی نوشته ها را برای خودت محاوره نمیخوانی....

                                                    
                                                            #یکی دیگر"#