خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

یکی دیگر هستم

لوگوی یکی دیگر

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

..

.اینجا محل بیکاری نوشت های من است . ایا همین کافی نیست که ایمان بیاوریم؟؟؟

**درباره ی من رو نیگاه کنید.***


اگه حوصله نظر دادن ندارید با اون فلش قرمزا زیر مطالب میزان بد بودن مطالب را گوشزد نمایید.

باتشکرات مربوطه، روابط عمومی وبلاگ yekidigar.blog.ir

لوگوی یکی دیگر

شب نوشته ساعت 1:07

دوشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۶ ق.ظ

پیرمردهایی که شبها ساعت 9 نمی خوابند

  و صبح ها با اذان بیدار نمیشوند...

و هیکدام عینک ته اسکانی نخواهند داشت ...

به جای چند عکس رنگی و سیاه سفید چند ترا بایت عکس از خودشان باقی میگذارند که پس از مرگشان فرمت خواهند شد.

و پیرزنهایی که هیچکدام دماغ های بزرگی  ندارند که قیافه بانمکشان دیگران را به لبخند وادار کند

دغدغه هیچکدامشان رابطه فرزندشان با همسرش نخواهد بود

و نوه هایی که آنها را هرگز به یادنخواهند آورد

کسانی که در خانه سالمندان تنها راه ارتباطی با فرزندانشان اینستاگرام و فیس بوک وچیزهای دیگری است که فعلا به وجود نیامده اند..

و هر روز در وبلاگی با اسم مستعار و احتمالا سن مستعار یک جوان پست میگذارند: امروز یک کاردستی جدید یادگرفتم ...

و....

 چیزی غیر از این میتوان برای بچه های امروز متصور شد؟؟؟

  • یکی دیگر

نظرات  (۱۲)

نه..واقعا نمیشه متصور شد...
پاسخ:
:|
  • خانم الف
  • امیدوارم اینطور نشه..
    امیدوارم..
    :((
    پاسخ:
    i hope so.......
    رفتم تو فکر
    البته اینی که گفتی تکنولوژی الانه تا یک دو سال دیگه واقعیت افزوده جای تمام وسایل دیجیتالی رو میگیره احتمالا در قالب عینک میاد توی بازار 
    نه مثل اینایی که الان هست خیلی خیلی کارا تر نمونش مایکروسافت هالولنز من باورش واسم سخت بود که همچین چیزی رو ساخته باشن
    پاسخ:
    یا یه چی تو مایه های همینا...
    البته ریز اشاره شده به بحث تکنولوژی
  • بی نام بی نشون
  • دنیای جالب و در عین حال
    مزخرفی میشه
    پاسخ:
    جالبشو نمیدونم ولی تو مزخرفش شک ندارم :|
    آدم رو به فکر کردن در مورد آیندشون وادار میکنه...
    پاسخ:
    :|
  • جوجو کوچولو
  • بله میشه.
    پیرزنی که همیشه یه کتاب دستشه و با عینکش میشینه یه گوشه و کتاب میخونه. شعر. داستان. 
    بافتنی میبافه. آشپزی میکنه.
    میخنده
    پیرزنی که قبل پیرشدن خواهد مرد
    پیرزنی که میره توی یه کافه و تنهایی خودشو مهمون میکنه
    پیرزنی که ...
    میشود تصور کرد
    پاسخ:
    اون سه نقطه آخر احساس میکنم شامل اینا هم میشه .
    نمیشه؟
  • 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
  • من فک کنم ار این پیرزن وراجا بشم :/
    پاسخ:
    خخخخخ نمیدونم.. !

    نع نمشه
    ولی دماغه بزرگو میشه تصور کرد:))
    خیلیا هستن براشون قیافه مهم نیس هعی برن دست ببرن تو کار خدا:|

    ولی من احساس میکنم اگررررر به سن پیری برسم
    ازین پیرزنای غرغروی پر حرف بشم که دائم درحال کخ ریختن رو نوه هاشه:دی
    پاسخ:
    خخخخ بلاگرا لامصب  اینقدر حرف برا گفتن دارن که تو جامعه کسی نمیتونه به این حجم افکار و حرف ها پاسخ بده مجبور میشن بیان بقیه بار حرفاشونم اینجا خالی کنن
    موافقین؟
    اگه این جمله از خودته که باید بگم هر روز بیشتر از قبل دارم بهت امیدوار میشم :)
    پاسخ:
    خخخخخ :))))))))))
    آره از خودته :))
    من خواب بودم :)
    پاسخ:
    ما هم همچین بیدار نیستیم :-D
    هوم دقیقا
    اینجا یا ادما خیلی تنهان یا خیلی مغز فعالی دارن و پر از حرفن
    پاسخ:
    دقیقند :-D
  • جوجو کوچولو
  • فکر نمیکنم.
    اما خدا را چه دیدی. شاید
    پاسخ:
    شاید......

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی