خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

یکی دیگر هستم

لوگوی یکی دیگر

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

..

.اینجا محل بیکاری نوشت های من است . ایا همین کافی نیست که ایمان بیاوریم؟؟؟

**درباره ی من رو نیگاه کنید.***


اگه حوصله نظر دادن ندارید با اون فلش قرمزا زیر مطالب میزان بد بودن مطالب را گوشزد نمایید.

باتشکرات مربوطه، روابط عمومی وبلاگ yekidigar.blog.ir

لوگوی یکی دیگر

از جملات بد و قشنگ :)

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۰ ب.ظ
مردی لب پنجره ایستاده بود
آنقدر در فکر فرو رفته و خسته بود که یادش رفت
سیگارش که تمام شد باید ته سیگار را پرت کند , نه خودش را...

پ.ن: سالها قبل خونده بودمش یهو یادم اومد

پ.ن ث: مهم نیس کی میخوابی این مهمه کی باید بیدارشی..
  • یکی دیگر

نظرات  (۱۶)

  • صآب خونـِ
  • :|
    پاسخ:
    what؟!
  • 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
  • قشنگه ، سه سال پیش تو جملک خونده بودمش ، هنوزم تو یادداشتام دارمش :-)
    پاسخ:
    ببین چقدر خوبه که من هیچ جا هم ننوشته بودمش و یادم مونده...
    +البته دقیقا نمیدونم جملش همین بوده یا نه ولی مطمئنم عین مضمونو رسوندم :)
    :(
    پاسخ:
    :((
    >.>
    پاسخ:
    این دیگه چیه؟؟؟ ^^^^
    + در لیست دنبال شده ها قرار گرفتید :))
  • خانم الف
  • یه لحظه تنم لرزید با خوندن "خودش را "  !
    از پرت شدن یه آدم خیلی میترسم..
    پاسخ:
    .....
    خیلی حرف دارم در موردش ...
    جاش نیست...
    نوعی اِریب نگاه کردن عسد

    اینقدر سیگار میکشن مغزشون پوک میشه 
    الکی مثلا من عمق موضوع رو درک نکردم
    پاسخ:
    خخخخخ :)))
    ببین سیگار چه بده!!!!!! اینا محض درس گرفتن بعضیاست!!!! :)
    پاسخ:
    آره واقعا ...
    بعضیا باید عبرت بگیرن...
    شملیا لب پنجره ایستاده بود ...
    همین:))

    جالب بود

    مهم نیست:))
    پاسخ:
    لب پنجره چیکار میکرد؟؟؟ :)

    شما همیشه به وبلاگ" یکی دیگر" لطف داشتین. .

    خیلیم مهمه :((
  • صآب خونـِ
  • هیچی‌به خُدا
    پاسخ:
    من که چیزی نگفتم !!!!
  • ماه بانو
  • سیگار بوده حتما؟!:|||
    قبلش مستم کرده شاید:|
    پاسخ:
    نمیدونم
    باید از خودش بپرسی :))))
  • بیست و دو
  • قابل تامله!
    پاسخ:
    بسی...
    احتمالا داشته چای نوش جان میکرده
    بیرونم بارون میباریده نم نم
    داشنه دو تا گنجشک رو نیگا میکرده که سر یه تیکه نون کوچولو دعواشون شده :دی
    داستان گفتم اصن خخخ
    پاسخ:
    چقد قشنگ...
    :||||||||||||||
  • جوجو کوچولو
  • بدیش کجاش بود؟
    پاسخ:
    a bout cigaret...
  • جوجو کوچولو
  • وا
    چه چیزا
    پاسخ:
    خخخخخ :))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی