جانا به زبان ما سخن میگویی.. (قمیشی)
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم بشینم یه گوشه دنج موهای تو رو ببافم
حجم: 6.75 مگابایت
+موهاشو میبافه *ـــ*
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم بشینم یه گوشه دنج موهای تو رو ببافم
+موهاشو میبافه *ـــ*
فاضل نظری :
؛روزی ز چشم مردم و روزی به پای تو! عمر مرا ببین که به افتادگی گذشت؛
+هی میگم برم دایرکتش ادرس وبلاگمو بش بدم بیاد ببینه چقدر منتظرشم شاید یه فرصتی بم داد :هی میگم نه شاید کارو خرابتر کنه... مطمینم ازم خوشش میاد . بابا به خدا تو این بیست و دو سه سال اولین باره یکی انقدر به دلم نشسته/ واقعا احساس میکنم ارزششو داره یه مدت همو بشناسیم شاید اونم از من خوشش بیاد
و اینکه نمیدونم دیگه پیش بیاد تا آخر عمرم این حس رو نسبت به کسی داشته باشم یا نه . اگه از من بپرسی میگم :نه ..
+یادته اونروز تو راهرو زدی تو گوشم جمشید ؟ گفتی بیدار شو از خواب ادم ساده ٬ خبری نیس..
لحظههایی است، که انسان، خستهست.
خواه از دنیا،
از زندگی،
از مردم
گاه حتی از خویش!
نشود خوشدل با هیچ زبان،
نشود سرخوش با هیچ نوا،
نکند رغبت بر هیچ کتاب،
نه رسد باده به دادرسی،
نه برد راه به دوست،
راست، گویی همه غمهای جهان در دل اوست!
چه کند آن که به او این همه بیداد رسد؟
باز هم حافظ شیرین سخن است،
که به فریاد رسد!
..
.
.
.
.
و الی آخر..
دلم لرزید/ شاید عشق در یک نگاه...
بعد از چهار ماه که دوباره دیدمش (تو کافه ای که کار میکنم اومده بودن) همون شب سه تا لیوان شکوندم:))
+البته نمیشه گفت عشق چون عشق یکطرفه اندازه ترب هم ارزش نداره...
+انتظار میکشم فعلا نمیدونم چه خاکی بریزم تو سرم :((
البته بش تو اینستا دایرکت دادم گفت که "نه" چون یه مشکلی هست و خصوصیه /که پس از تحقیقات فراوان کاشف به عمل اومد که با هیشکی دوست نمیشه و من فکر کنم از ترس خونوادشه و این مباحث...
گفته بودم میرم مدرسه فوتبال و بچه ها "آقا" صدام میکنن ؟ "خیلی خوبه " *_*
شبا هم تو کافه منتظر بلکه دلبر بیاد ..
+چشمی به رهت دوخته ام باز که شاید/ باز آیی و برهانیم از چشم به راهی..
من گم شدم ، هیشکی حواسش نیست،تو هم به کسی نگو ،بذار حواسشون پرت باشه،حوصله برگشتن ندارم فقط ..
حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفان دغا را به جهان کم بینم
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم
سینه تنگ من و بار غم او هیهات
در پی اون کلیپ صوتی که از خسرو شکیبایی گذاشته بودم تو پست قبل بسی عاشق اسم "زیبا" شده بودم که فهمیمدم این دختره که الان بیست و چار ساعته تو فکرشم اسمشو والبته زیبا...
وقتی باد آروم آروم، موتو نوازش میکنه…
طبیعت وجودتو اینقدر ستایش میکنه…
وقتی که یواشکی خواب به سراغ تو میاد…
برای داشتن چشمای تو خواهش میکنه…
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
وقتی شب فقط میاد، برای خوابیدن تو
خورشید از خواب پا میشه، تنها واسه دیدن تو
وقتی که چشمه حریصه، واسه لمس تن تو
یا که پیچک آرزوشه، بشه پیراهن تو
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
وقتی هر پرنده به عشق تو پرواز میکنه
عشق تو، حتی طبیعتو هوس باز میکنه
وقتی تو قلب خدا این همه جا هست واسه تو
چرخ گردون، واسه تو گردشو آغاز میکنه
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
این همه عاشق داری، چطور حسودی نکنم ؟!
دریافت
حجم: 2.45 مگابایت ; "علی شهسواری"
+ به آرش گفتم "اونه" میتونی بهش برسونی ازش خوشم اومده؟
لالا لند عزیز ببخشید که فقط تا دقیقه 59 نگاهت کردم ، تنهایی نمیشد ، شاید روزی اگر عمری باقی بود با معشوقه ام دونفری تا آخر دیدیمت
دوستدارت "یکی دیگر" .
* زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم
تلخ کنی تلخ شوم لطف کنی لطف شوم
با تو خوش است ای صنم لب شکر خوش ذقنم
مولانا"