خب ، داشتی میگفتی...
سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۲۰ ب.ظ
من گم شدم ، هیشکی حواسش نیست،تو هم به کسی نگو ،بذار حواسشون پرت باشه،حوصله برگشتن ندارم فقط ..
حالیا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفان دغا را به جهان کم بینم
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح
شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم
سینه تنگ من و بار غم او هیهات
"حافظ"
- ۹۶/۰۴/۱۳