خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

یکی دیگر هستم

لوگوی یکی دیگر

خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی...

..

.اینجا محل بیکاری نوشت های من است . ایا همین کافی نیست که ایمان بیاوریم؟؟؟

**درباره ی من رو نیگاه کنید.***


اگه حوصله نظر دادن ندارید با اون فلش قرمزا زیر مطالب میزان بد بودن مطالب را گوشزد نمایید.

باتشکرات مربوطه، روابط عمومی وبلاگ yekidigar.blog.ir

لوگوی یکی دیگر

ماندن یا نرفتن ! مسئله این است...:-)

سه شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۲۴ ق.ظ
میان ماندن و ماندن مردد مانده ام/ رفتن ها را رفته ام و ماندن ها را مانده ام/ همیشه اینبار فرق میکند و اینبار شاید فقط برای نرفتن مانده ام... ولی روزی میرسد که نه میمانم و نه میروم ، کوله ام را بر میدارم می آیم...
دوباره برگشتم با نوشته هایی که به یادگار میماند. یادگاری برای خودم مینویسم مثلا امروز آهنگی از dido گوش کردم میگفت: no love without freedom...+احتمالا دو سه شبی یه پست بذارم، شایدم هر شب...

کسی نمیاد بعد از سال تحویل بریم یه چرخی بزنیم؟ :-)

يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۴۵ ق.ظ
از همون اولش آدم خوش قولی نبودم دوست داشتم دم سال تحویلی یه پستی بذارم احتمالا بعد از سال تحویل تنهایی برم این پارکای تهران یه تابی بخورم کسی اگه خواست بیاد قدمش رو چشم . و اینکه :هر جا هستی باش. همین که تو میخندی بس است که من خوشبخت باشم فقط تو رو خدا از ته دل بخند باش؟ . و اینکه:سرد است و من گرم نوشتن ، نمیدانم چرا از اول زمستان سرماخوردگیم خوب نمیشود..! . و اینکه بقول حسن زیرک: سال تازه نوروز هاتوا...

سلام سال ٩٥

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۵۸ ب.ظ
+سلام سکوت قبل از عید ، آرامش قبل از طوفان ، کلیشه زیبای همیشگی ، و خداحافظ تمام چیز هایی که امسال بدست نیامدید.

اول سلام. دوم ببخشید که بد قولی کردم, نتونستم پست بذارم. سوم در وبلاگم هیچوقت گل گرفته نمیشه . ولی خب جمعه آخر این ماه حتما میذارم. و اینکه بیا کمی به حال هم حسودی,کنیم . غبطه مال عرفاست.  من به خنده های تو , به سکوت زیبایت حسودی میکنم, تو هم به اینکه نمیتوانی اندازه من عاشق خودت باشی حسادت کن.. 

نبودیم....1394/11/14

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ق.ظ

ریش هاالکی شلوغش کردند،

وگرنه مااونقدرها هم بزرگ نبودیم.


   #علیرضا حاصل زاده#

 

+ از فردا بدلیل دسترسی نداشتن به نت فقط جمعه های آخر  هر ماه پست میذارم. :(

+ دلم براتون تنگ میشه

+کسی که دسترسی به نت ندارد آیا دلیلی بر اثبات باکلاسی اوست؟ :) جواب درست این است که : هیچ ربطی نداره :))

+فقط پس فردا هر احتمالا برگردم کامنتا رو جواب بدم و برم . این پست خاصه برا خودم :)))

+و اینکه عرضی نیست. اگر امری داشتین بفرمایید هرموقع خوندم پیگیری مشه حتما :))) (الکی مثلا من آدم مهمیم :))

یادت می ماند؟

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ

یادت باشد وقتی به خانه ام می آیی دستکش های  چرمی ات را بیاور

مبادا اثر انگشتی برجا بگذاری............................    

نمیخواهم وقتی رفتی کسی بداند که چاقوی نگاهت راه نفس کشیدنم را برید...


   #یکی دیگر#

برش داده شده از پست قبل..

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰ ق.ظ

شاید شاعرانه ترین اتفاق زندگیت این بوده که

یک روز از یک پستچی دم خانه یک غریبه فندک گرفتی و او هم پرسید: مگه روی پیشونیم نوشته که سیگاریم ؟! و تو خندیدی...



نه انگار...

يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ب.ظ

انگار

نه انگار..

نه کسی در میزند..

نه من در را باز میکنم

نه تویی..

نه پستچی هر روز دم خانه ما می آید

نه من بلدم نامه بنویسم

نه تو بلدی نامه بنویسی 

نه قافیه ها با هم جورند

نه حتی کسی این نوشته را برای تو میخواند  ...


دلامصب...

يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۰۳ ب.ظ

تمام روزها  را بیدار ماندم،

آخر میگویند یکروز می آیی

و من شب ها هم نمیتوانم بخوابم

اگر نمی آیی حداقل بگو لامصب !

   #یکی دیگر#

+ یکی یه فیلم عالی معرفی کنه حوصلمون سر رفت !