ساعت 2/5 ظهر الوعده وفا :)
وقتی که سعادت مهم نیست
وقتی که ساعت مهم نسیت
وقتی که هیچ چیز سرجاش نیست
وقتی که خربزه خورد و پاش نیست
پیرمردهایی که شبها ساعت 9 نمی خوابند
و صبح ها با اذان بیدار نمیشوند...
و هیکدام عینک ته اسکانی نخواهند داشت ...
به جای چند عکس رنگی و سیاه سفید چند ترا بایت عکس از خودشان باقی میگذارند که پس از مرگشان فرمت خواهند شد.
و پیرزنهایی که هیچکدام دماغ های بزرگی ندارند که قیافه بانمکشان دیگران را به لبخند وادار کند
دغدغه هیچکدامشان رابطه فرزندشان با همسرش نخواهد بود
و نوه هایی که آنها را هرگز به یادنخواهند آورد
کسانی که در خانه سالمندان تنها راه ارتباطی با فرزندانشان اینستاگرام و فیس بوک وچیزهای دیگری است که فعلا به وجود نیامده اند..
و هر روز در وبلاگی با اسم مستعار و احتمالا سن مستعار یک جوان پست میگذارند: امروز یک کاردستی جدید یادگرفتم ...
و....
چیزی غیر از این میتوان برای بچه های امروز متصور شد؟؟؟
دیوار میکشد مرا به خود...
با آغوشی از گچ نرم به استقبال مشت های گره کرده ام می آید ...
و باز هم با اینکه میدانم پشیمانی فرزندِ ناخواسته ی هم آغوشی مشت هایم و دیواری است
که با لباس سفید خود مرا
وسوسه میکند..
بازهم برای آرامش به او پناه میبرم.
باز هم...
و باز هم...
#خودم#
* = اعتماد به نفسو داشتی خداییش؟؟
+ لبخند تو را چند صباحیست ندیدم/ یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب...
پ.ن.ث: مهم نیس کی میخوابی این مهمه کی باید بیدار شی..
نگفتمت نرو گلایول این زمین به قدر یک کفن کفاف ریشه نمیدهد...
نگفتمت نرو نرو...
_______________________________________________________________________
به کتابخانه رفتن بِه از ولگردی باطل/ (یا وبگردی)
که گر مراد نیابم به قدر پاس بکوشم..
#خودم کبیر#
+ گر نکوبی شیشه ی سنگ را به قند/ شصت قندت میشود هشتاد سنگ .. ..:))))))))))))))