من آنم که ندانم
يكشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ق.ظ
لامصب اینهمه حجمِ از غمگین بودن رو نمیشه نوشت ، وقتی که نمیدونم؛ هم دلیل مشخصی نداره، هم یه دلیل نداره ،به دلایل مبهم تا حالا غمگین بودی؟؟؟؟؟؟؟؟
من آنم ، من آنم که ندانم ..
+ این روزا هرچی بیشتر تمرین سکوت میکنم ، بیشتر حرف میزنم 😐
پ.ن:یه جای کار میلنگه....
شعر: با منِ بی کسِ تنها شده یارا تو بمان/همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان
منِ بی برگِ خزان دیده دگر رفتنیم ، /تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
شاعرشم یا هوشنگ ابتهاجِ یا شهریار ، از اون شعراس که شاعرا برا همدیگه میگن و میفرستن ،اون یکی جواب میده
ولی فکر کنم این جوابِ شهریار باشه..
- ۹۶/۰۱/۰۶